شما اینجا هستید

اخلاق انسانی

یادداشت وارده ؛«حشمت اله داودیان مدرس دانشگاه »

              اخلاق در اصطلاح به صفات درونی انسان گفته می شود که در او به صورت عادت درآمده است، بگونه ای که عمل مربوط به آن صفت در جایی که موقعیت آن پیش می آید بدون درنگ از شخص سربزند.

اخلاق جمع خلق است وچنانکه در صفحه 19کتاب فلسفه اخلاق مصباح یزدی آمده است؛ خلق در لغت به معنای سرشت وسجیه بکار رفته است؛ اعم از اینکه سجیه وسرشتی نیکو وپسندیده باشد مانند جوانمردی ودلیری، یا زشت وناپسند باشد مانند فرومایگی و بزدلی. اما منظور از اخلاق انسانی همان سجیه وسرشت نیکو وپسندیده است که لازمه نیل به آن، این است که انسان مبارزه با نفس وخواهشهای نفسانی را برای خود در اولویت قرار داده وخصلتهای مذموم وناپسند را از خود دور کند.

امام کاظم (علیه السلام) در ارتباط با ضرورت کسب فضائل اخلاقی و دوری از رذائل می فرماید: (الزم العلم لك ما دلك على صلاح قلبك واظهر لك فساده) یعنی: لازمترین علم برای تو آن است که تو را به پاکسازی دل (تهذیب نفس) راهنمایی کرده، فساد آن را برای تو آشکار کند.

برای اینکه انسان بتواند از خصائص مذموم فاصله بگیرد باید ابتدا در جهت شناسایی عیبهای خویش اقدام کند وسپس با برنامه ریزی دقیق در جهت حذف آنها کوشش و مجاهدت کرده واخلاق و رفتار پسندیده را جایگزین آن نماید.

اصولا راه تصفیه وتهذیب نفس ورهایی از خصلتهای ناپسند وعیبهای مورد ملامت، همان مجاهده و کوشش است، زیرا تا انسان جد وجهدی نکند،نمی تواند نفس سرکش بداندیش خود را که جز با نفس پیری خلیل کردار، و بغیر از قدم خضری خوشرفتار، مسلمان نگردد، تحت اختیار قرار دهد. در عین حال افرادی که به تن پروری خو گرفته و روزگار به بطالت گذرانده اند، از طی طریق مجاهدت و ریاضت فرار کرده وحمل چنین باری را بر خویشتن دشوار می دانند و در نتیجه خود را برای تزکیه وتهذیب آماده نمی سازند.

اما باید دانست که؛ لازمه نیل به اخلاق وفضائل انسانی و فاصله گرفتن از رذائل، توکل و صبر و پایداری و نهایتا جلب رضایت الهی است، زیرا هرگاه خدای سبحان بخواهد بنده ای را مورد توجه قرار دهد و خیر او را اراده فرماید، او را به عیبهایش بینا می گرداند، ومسلم است کسی که کاملا چشم بصیرتش بینا باشد هیچیک از عیبهایش بر او پوشیده نمی ماند و هنگامی که از آنها مطلع شد، می تواند به سادگی آنها را مداوا نماید.